شکل نوشتاری دیگر این لغت: hand running
بهطور پیاپی، بهطور پیدرپی، بهطور پیوسته، پشتسرهم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She took notes hand-running during the lecture to ensure she captured all the important information.
او در طول سخنرانی بهطور پیاپی یادداشتبرداری میکرد تا مطمئن شود که تمام اطلاعات مهم را ثبت کرده است.
The team has won hand running in every game this season.
این تیم در این فصل بهطور پیدرپی در همهی بازیها پیروز شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hand-running» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hand-running